حوض نقاشی
آیا پسورد شما روتین و قابل حدس است؟نمی خواهید آن را عوض کنید؟ به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام ، یکی از شایع ترین راههای نفوذ هکرها به سیستم های عادی و حتی سرورهای شرکت های بزرگ حدس زدن و استفاده از رمز عبور است. اما مشکل اینجاست که پسوردهای ما کمی بیش از حد قابل پیش بینی است. مطالعه جدیدی که توسط Trustwave صورت گرفته نشان می دهد که 5 درصد از کلمات عبور حاوی کلمه Password است. به طور مثال شایع ترین کلمه عبور سیستم های تجاری کلمه Password1 با P بزرگ است. این 9 کاراکتر از دید اکثر سیستم ها از پیچیدگی لازم برای یک رمز عبور برخوردار است و اشتباه از همین نقطه آغاز می شود. اما کاربران می توانند با اضافه کردن پیچیدگیهایی مانند علامت @ به جای A و یا علامت دلار به جای حرف S رمز عبور خود را تا حدودی ایمن تر کنند. این نامه رو لیلا فقط بخونه فقط می خوام که حالمو بدونه کلاغا اطراف من رو گرفتن از دور مزرعه هنوز نرفتن لیلا دارن نقل و نبات می پاشن تا عشق و خون دو باره هم صداشن لیلا چقدر دلم برات تنگ شده نیستی ببینی که سرت جنگ شده نیستی ولی همیشه هم صدایی لیلای من دریای من کجایی؟! این نامه رو تنها باید بخونه ببخش اگه پاره و غرق خونه این نامه آخرمه عزیزم تولد دخترمه عزیزم براش یه هدیه کوچیک خریدم دلم می خواد الان اونو می دیدم لیلا به دخترم بگو که باباش رفتش که اون راحت بخوابه چشماش رفتش که اون یه وقت دلش نلرزه نپره از خواب خوشش یه لحظه اگه یه روز این نامه رو بخونی دلم می خواد از ته دل بدونی الان دیگه به آرزوم رسیدم باور نمی کنی خدا رو دیدم زندگی دانشجویی نوعی از زندگی است که امروزه تقریباً برای همه اتفاق می افتد. زندگی آرمانگرایانه و مطالبه گرایانه،زندگی پر از دغدغه های درست و نادرست. زندگی امتحان پر از لبخند و لبخند و ... و اما زندگی پر از استرس های مخصوص آخر ترم! فرق نمیکند که جلوی کلاس بنشینی یا عقب! این مهم است که همه،موقع امتحان دوست دارند آخر کلاس بنشینند. نه!منظورم اصلاً این نیست که همه میخواهند تقلّب کنند! البته من خودم هم نه اینکه تقلب نکرده باشم!فقط یک بار ترم 2 ... عقب کلاس موقع امتحان آرامش عجیبی دارد.آرامش که داشته باشی،درس هم نخوانده باشی حداقل یاد لالایی های استاد سر کلاس می افتی!همین نور،باریکه ایست در فضای تاریک و مبهم و سرد و بی مهر امتحان دانشگاه. به قول استادنا المهندس ... هیچکس از ارزیابی خوشش نمی آید اما راه چیست که خداوند هم ارزیابی می کند.البته این کجا و آن کجا؟! آنجا انسان متنفرتر میشد از امتحان که ببیند استادی ناراحت های خودش را روی برگه امتحان خالی کرده است و خداوند اینگونه امتحان نمیکند! راستی چرا دور بودن از استاد سرجلسه امتحان آرامش آور است حتی در این دانشگاهها؟ با استفاده از نظریه های جامعه شناسی و سیاسی و ... میتوان پاسخ این سوال ها را داد.اما به زبانی خودمانی و دلی.دور بودن از استاد یعنی دور بودن از کسی که به خیال ما مساویست با منع تولید استرس!! اما خداوند امتحان میگیرد ه به یاد او بیفتیم و به او نزدیک شویم برخلاف استادهای بالای سر آدم،کمک هم میکند! حتی قلم را میدهیم که خودش روی برگه ما بنویسد که او سرنوشت نویس است و به قول ملاصدرا:خداوند همه چیز میشود همه کس را! البته از حق نگذریم امتحانات دانشگاه یک فایده بزرگ دارند: اینکه همه و همه حداقل چندلحظه هم که شده قبل از امتحان قرآن - کاتالوگ و راهنمای استفاده از خود - را در ذهن ورق میزنند و هرچند تا سوره هم که بلد باشند می خوانند. از آیه تا سوره بزرگی مثل سوره فیل. بعضی ها هم 1000 تا قل هو ا... بلدند و هزارتایش را میخوانند !!! همین باعث میشود که فراموشی زا فزاموش کنیم و از زندگی facebook ای بیرون بیاییم و با حقایق رابطه برقرار کنیم و .... بگذریم! اینجا امتحان میشوی تا ببینی کدام درس را می افتی یا نمی افتی ولی خداوند امتحان میکند تا ببیند کدامین ما احسن عملاً است. تا ببیند به کدامیک بهتر پاداش دهد! اگر در امتحان جایی به تو سخت گذشت به یاد آور که:زیر پایت را داغ میکنند که راه بروی و پیش بروی. نه اینکنه بایستی. بعد از پایان امتحان دوران لذت شروع میشود! دنبال لذت در دوران امتحان نگرد که نمیابی و دوران زندگی تماماً زمان امتحان است! زندگی دانشجویی نوعی از زندگی است که امروزه تقریباً برای همه اتفاق می افتد. زندگی آرمانگرایانه و مطالبه گرایانه،زندگی پر از دغدغه های درست و نادرست. زندگی امتحان پر از لبخند و لبخند و ... و اما زندگی پر از استرس های مخصوص آخر ترم! فرق نمیکند که جلوی کلاس بنشینی یا عقب! این مهم است که همه،موقع امتحان دوست دارند آخر کلاس بنشینند. نه!منظورم اصلاً این نیست که همه میخواهند تقلّب کنند! البته من خودم هم نه اینکه تقلب نکرده باشم!فقط یک بار ترم 2 ... عقب کلاس موقع امتحان آرامش عجیبی دارد.آرامش که داشته باشی،درس هم نخوانده باشی حداقل یاد لالایی های استاد سر کلاس می افتی!همین نور،باریکه ایست در فضای تاریک و مبهم و سرد و بی مهر امتحان دانشگاه. به قول استادنا المهندس ... هیچکس از ارزیابی خوشش نمی آید اما راه چیست که خداوند هم ارزیابی می کند.البته این کجا و آن کجا؟! آنجا انسان متنفرتر میشد از امتحان که ببیند استادی ناراحت های خودش را روی برگه امتحان خالی کرده است و خداوند اینگونه امتحان نمیکند! راستی چرا دور بودن از استاد سرجلسه امتحان آرامش آور است حتی در این دانشگاهها؟ با استفاده از نظریه های جامعه شناسی و سیاسی و ... میتوان پاسخ این سوال ها را داد.اما به زبانی خودمانی و دلی.دور بودن از استاد یعنی دور بودن از کسی که به خیال ما مساویست با منع تولید استرس!! اما خداوند امتحان میگیرد ه به یاد او بیفتیم و به او نزدیک شویم برخلاف استادهای بالای سر آدم،کمک هم میکند! حتی قلم را میدهیم که خودش روی برگه ما بنویسد که او سرنوشت نویس است و به قول ملاصدرا:خداوند همه چیز میشود همه کس را! البته از حق نگذریم امتحانات دانشگاه یک فایده بزرگ دارند: اینکه همه و همه حداقل چندلحظه هم که شده قبل از امتحان قرآن - کاتالوگ و راهنمای استفاده از خود - را در ذهن ورق میزنند و هرچند تا سوره هم که بلد باشند می خوانند. از آیه تا سوره بزرگی مثل سوره فیل. بعضی ها هم 1000 تا قل هو ا... بلدند و هزارتایش را میخوانند !!! همین باعث میشود که فراموشی زا فزاموش کنیم و از زندگی facebook ای بیرون بیاییم و با حقایق رابطه برقرار کنیم و .... بگذریم! اینجا امتحان میشوی تا ببینی کدام درس را می افتی یا نمی افتی ولی خداوند امتحان میکند تا ببیند کدامین ما احسن عملاً است. تا ببیند به کدامیک بهتر پاداش دهد! اگر در امتحان جایی به تو سخت گذشت به یاد آور که:زیر پایت را داغ میکنند که راه بروی و پیش بروی. نه اینکنه بایستی. بعد از پایان امتحان دوران لذت شروع میشود! دنبال لذت در دوران امتحان نگرد که نمیابی و دوران زندگی تماماً زمان امتحان است! هی گیر میدن به من با اینترنت اینو بخر،با اینترنت اونو بخر! هیچوقت زیر بار نمیرفتما....ولی دیگه اجل آدمو میکِشه... مامان ما به سفارش آبجی بزرگه هی گیر دادن که با اینترنت شارژ بخر. این خواهرم هی میگفت دوستم با اینترنت میخره برو تو هم بخر. دیگه دخترن و کارشون چشم و هم چشمیه دیگه. رفتیم از سایت یکی از بچه ها بخریم،دیگه سرم مشغول بود دقت نکردم.دو تا شارژ به اصطلاح 2000 تومنی خریدیم برا مامان و بابا. (دقت کن!مبلغا یکسان،برا اینکه کدورتی پیش نیاد) بابای من ماه به ماه 40 تومن از پول یارانرو میریزه به حساب من که باهاش قبض پرداخت کنم.(دقت کردی دیگه؟) بعد از گرفتن شارژ با هزار مصیبت،مصیبت برا اینکه هی درگاه بانک اخطار میداد شماره کارت اشتباهه و من به زور درستش کردم. خلاصه حسابمو در آخر کار چک کردم دیدم 10000 تومن بیشتر توش نیست. ایمیلمو نگاه کردم دیدم دوتا ایمیل اومده شارژ به مبلغ 20 هزار تومن. دو دستی کوبیدم تو سر خودم.تازه فهمیدم چیکار کردم. من و خواهرم هی میخندیدیم،مامانم فهمید قضیه چیه. خلاصه قراره یه گلریزان راه بندازم پولو برگردونم. من،فاطمه،تو راه پیدا کردن یه شغل نون و آب دار،آی لاو یو پی ام سی
Design By : Pichak |